کد مطلب:369489 سه شنبه 26 بهمن 1395 آمار بازدید:260

دعای 37- و از دعای امام علیه‌السلام بود، هنگامی که به کوتاهی نمودن از انجام شکرگزاری اقرار می‌نمود

(1) خداوندا همانا کسی به نهایت شکر گزاری‌ات نمی‌رسد، مگر آنکه از احسان تو چیزی به دست آورد که او را شکر (دیگری) لازم آید.

(2) و در طاعت تو هر چند تلاش کند، به جایی نمی‌رسد، جز آنکه در برابر آنچه شایسته فضل توست، مقصر است.

(3) پس شکرگزارترین بندگانت از شکر تو، عاجز و عابدترین آنان از اطاعتت، مقصر است.

(4) هیچ‌کس در حدّی نیست که به سبب استحقاقش آمرزشت را ایجاب کند و شایستگی‌اش رضایت تو را لازم سازد.

(5) پس هر کس را آمرزیدی، از احسان توست و از هر که راضی شوی، از فضل توست.

(6) اندک کاری را که پذیرفتی، جزا می‌دهی و بر اندک طاعتی که از تو شود، پاداش می‌دهی. تا اینکه گویا شکرگزاری بندگانت -که پاداش آنها را لازم گرداندی و جزای آنان را بزرگ نمودی- کاری است که آنان بدون تو، توانایی خودداری از آن را داشتند. پس از این رو آنها را مزد داده‌ای یا سبب آن در تصرّف تو نبوده، پس ایشان را پاداش داده‌ای.

(7) بلکه ای خدای من، تو زمام امرشان را به دست داشته‌ای، پیش از آنکه بر عبادت تو توانایی داشته باشند و پاداششان را آماده نموده‌ای، پیش از آنکه در طاعتت وارد شوند. زیرا سنّت تو بخشش و عادت تو احسان و راه تو بخشایش است.

(8) پس همه آفریدگان اعتراف می‌کنند که تو هر که را عقوبت نمودی، ستمگر نیستی. و گواهند که تو هر که را عافیت بخشی، به فضل رفتار نموده‌ای. و همگی به تقصیر خود در ادای آنچه تو شایسته آنی، اقرار دارند.

(9) پس اگر شیطان آنها را از اطاعتت فریبشان نمی‌داد، هیچ گناهکاری نافرمانی تو را نمی‌کرد. و اگر او باطل را برای ایشان به صورت حق جلوه نمی‌داد، هیچ گمراهیْ از راه تو گمراه نمی‌شد.

(10) پس منزّهی تو! چه آشکار است کرم تو در رفتار با کسی که تو را اطاعت کرده یا نافرمانی کرده است، از فرمانبر در آنچه تو برایش فراهم نموده‌ای، تشکّر می‌کنی و گنهکار را در آنچه توانایی شتاب در کیفرش را داری، مهلت می‌دهی.

(11) هر یک از آن دو را چیزی عطا کرده‌ای که برایش لازم نبود و به هر یک از آنان چیزی تفضّل نموده‌ای که عملش کمتر از آن است.

(12) و اگر (بنا بود) فرمانبر را بر آنچه تو او را بر آن گماشته‌ای، جزا دهی، چه بسا پاداش تو را از دست می‌داد و نعمت تو از دستش می‌رفت. ولی تو او را با کرمت در برابر عمل کوتاه مدّتِ زودگذر، پاداش دراز مدّتِ همیشگی دادی و در برابر عمل نزدیک مدّتِ زوال پذیر، پاداش درازمدّت پایدار عطا نموده‌ای.

(13) سپس از او در آنچه از روزی تو خورد، و بر طاعتت نیرو گرفت، تقاص نخواستی. و نسبت به ابزاری که با به کار بردن آنها، به آمرزش تو نائل شد، حساب کشی سخت نکردی. و اگر با او چنین رفتار می‌نمودی، همه آنچه برای آن تلاش نموده و همه آنچه در آن کوشیده، در برابر کوچک‌ترین احسان های تو و نعمت‌هایت از دست رفته بود. و در حضور تو برای باقی نعمت هایت در گرو می‌ماند. پس کی (چنین بنده‌ای) مستحقّ ثوابی از سوی تو می‌شد؟ نه! هیچ‌گاه!

(14) ای خدای من، این وضعیت کسی است که از تو اطاعت نموده و راه کسی است که در بندگی تو کوشیده. و امّا آنکه امر تو را سرپیچی کند و نهی تو را به‌جا آورد، پس به کیفرش شتاب نکردی تا حال خود را در نافرمانی‌ات به حال طاعتت عوض کند و حال آنکه او در آغاز که همّت نافرمانی تو نمود، همه عقوبت‌های تو را که برای همه آفریدگانت آماده ساختی، سزاوار می‌شد.

(15) پس هر عذابی که از او به تأخیر انداخته‌ای و هر کیفر و عقابی که در انجام آن کُندی نموده‌ای، ترک کردن حقّ خود و راضی شدن به کمتر از شایستگی خودت بوده است.

(16) پس ای خدای من، کریم‌تر از تو کیست؟ و شقی تر از کسی که بر اثر نافرمانی‌ات به هلاکت افتاده، کیست؟ نه! هیچ‌کس؟ پس والاتر از آنی که جز به احسان وصف شوی و کریم‌تر از آنی که جز از عدالتت ترسند. بیمی از آن نیست که بر کسی که تو را معصیت کرد، ستم کنی و ترسی نیست که پاداش آنکه تو را خوشنود گردانْد، فروگذاری. پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و آرزویم را به من ببخش و هدایت خود را برایم بیفزا، که با آن به توفیق در عملم برسم. که تو بسیار نعمت دهنده کریم هستی.